روانکاوی خانواده
اشتیاق به داشتن یک همراه در زندگی با طبیعت انسان پیوند خورده است. این اشتیاق، نه تنها به دلیل ثمر و تداوم نسل، بلکه به عنوان یک مآمن برای رشد و شکوفایی روانی، فکری و عاطفی نیز قلمداد میشود. این نیازهای بنیادی، به همراه سایر عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، پایهی تشکیل نهاد خانواده را تشکیل دادهاند. در دوران مدرن، خانواده به عنوان یک واحد زیستی-اجتماعی، در مواجهه با رویدادهای مختلف اضطراب زا، منجر به زخمهای روان اعضای درون خانواده می شود، این درحالی است که خانواده به زندگی روزمره خود مشغول است.
رویکرد روانتحلیلی خانواده از طریق دو محور زمانی یعنی گذشته و حال صورت میگیرد. وضعیت فعلی و چرخه زندگی خانواده (حال)، همراه با پویایی روابط بین والدین (گذشته) بررسی میشود. در این شرایط تعامل اعضا و الگوهای ناخودآگاه رفتاری که از گذشته بر جای مانده، اکنون از هر عضو به سوی دیگر چنان گویی پرتاب میشود مشکل را شکل میدهد.
بنابراین، هدف روانکاوی خانواده، درک و تصدیق رفتارهای ناکارآمد واضح و ناخودآگاه اعضای خانواده است، شناسایی آن پرتابه هایی که بین افراد خانواده رد و بدل میشود و تغییر مسیر دادن آنها به نحوی مفید از طریق تجربه های عاطفی به سمتی ثمربخش هدایت میشود.